ز خشکسال چه ترسی؟
-که سد بسی بستند،
نه در برابر آب،
که در برابر نور،
و در برابر آواز و در برابر شور...
دیگه از خودم کلمه ای به دنیا نمیاد،تمام شاعران جهان هم کاری نمی تونن بکنن. فردا روز دیگری بود...
اما یه چیز رو میدونم:
هر که را با خط سبزت سر سودا باشد پای از این دایره بیرون ننهد تا باشد
-که سد بسی بستند،
نه در برابر آب،
که در برابر نور،
و در برابر آواز و در برابر شور...
دیگه از خودم کلمه ای به دنیا نمیاد،تمام شاعران جهان هم کاری نمی تونن بکنن. فردا روز دیگری بود...
اما یه چیز رو میدونم:
هر که را با خط سبزت سر سودا باشد پای از این دایره بیرون ننهد تا باشد
۷ نظر:
.......
اَمَّن يُّجيبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ يَکشِفُ السُّوءَ
سلام بر معلم گل آینده.
سلام بر انسانی که تفکراتش رو می پرستم.
من تازه پیداتون کردم...!!!
امیدوارم تو شلوغی این روزها گم نشین.
نههههههههههههههههههههههههه!
تا ما هستیم خانوم مینایی فقط فقط معلم ماست!
حتی آینده!!!
غیرتی شدم بد!
فهمیدی؟؟
حانیه سلام!
من تا حالا خودتو ندیدم اما شنیده ها زیاد است!
اون غیرتیم یادش باشه اون که غیرت داره می مونه!!!
فکر کنم الان دیگه روزگار خوشی به شما بگذره!
ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم...
بی برو برگرد!
ارسال یک نظر